
ابوذر مزاری جلالی
ابوذر مزاری جلالی نخستین بار در سال 1386 در فیلم نشانی به کارگردانی فریدون حسنپور در سینما بازی کرده است. گرچه موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدیش مانند فیلم ناهید، بیشتر نبود اما تجربه خوبی برای ابوذر مزاری جلالی محسوب میشود و همکاری با هنرمندانی همچون رضا عطاران، فاطمه صادقی، سعید هنرور و دانیال رضوانی را تجربه کرد.
شاید یکی از مهمترین بخشهای بیوگرافی ابوذر مزاری جلالی بازی در فیلم ناهید آیدا پناهنده بوده است. او توانست با بازی در فیلم ناهید تجربه بازیگری موفقی برای خود رقم بزند و همکاری در کنار بازیگرانی نظیر ساره بیات، پژمان بازغی، نوید محمدزاده و نسرین بابایی را داشته باشد.
ابوذر مزاری جلالی علاوه بر فیلم ناهید، سال 1393 در فیلم بوفالو کاوه سجادیحسینی نیز بازی کرده است. او این بار با هنرمندانی چون هومن سیدی، سهیلا گلستانی، پرویز پرستویی و سیامک ادیب همکاری داشت.
سوابق فعالیت های هنری(موسیقی،هنرهای تجسمی،هنرهای سنتی و صنایع دستی،نمایش،سینما و….):
- شروع فعالیت هنری از سال 1374
- بازیگری در نمایش های صحنه ای: بچه تابستان- انشای من- یک توسل صد گناه-آبادی هفتم- نگین بام- شهربانو-فتح نامه کلات- آه از دست این ویکتور هگو- صبور- من زراره عذره طاها هستم- انفجار ممنوع شد- همسایه آقا- عروسکها کوک نمیشن
- بازیگری در نمایش های خیابانی: عروس گله- کبوتر- سمفونی مرگ-مین- چند دقیقه بهشت چند دقیقه جهنم و…
- کارگردانی در نمایشهای : بچه تابستان- انفجار ممنوع شد-حملت-روز یلدا –داستان دیب خندناک – ساده لوح سپید هولناک- شش و بش- عروسکها کوک نمیشن- اه از دست این ویکتور هگو- همسایه آقا- ساکنین طبقه 15 کمپ آگنیتاژ- جنگ کور- کشتن گربه بابا فونتن- زندگی شاید همین باشد-زن و مرد و…
- بازیگری در سریالها ی تلوزیونی شبکه باران و سراسری/ یوسف پیامبر ( ع ) – نقطه صفر – آوازهای گمشده – آواز مه- مردی کیه زیاد می دانست
- بازیگری در فیلمهای سینمائی : ننه گیلانه – نشانی – درخت چشمه –بوفالو- بر دام افتاده- همه افتادگان-ناهید-ارثیه مادری- تپلی و…
- ساخت فیلمهای کوتاه :ماشین محبت – مین – نان یا خربزه – نوای کهن – بچه ها آش می شوند – شوخی
- اخذ مقامهای استانی و کشوری در نویسندگی تئاتر
- کارگردانی فیلم داستانی «نقش فرش » – شبکه استانی گیلان- سال 1391
- بازی در تله فیلم «نقاب» تهیه کننده مهدی احتشامی، نویسنده و کارگردان علیرضا جوقه دوست/ سال 1395
- نویسندگی و کارگردانی سریال نمایش خانگی « بوقچی» – نخستین سریال گیلانی- سال 1395
لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید متولد چه سالی هستید و در کجا به دنیا اومدین؟
من صادق مزاری جلالی هستم و ابوذر اسم مستعار من هستش و از کودکی من را به اسم ابوذر میشناسن، متولد 1360 هستم از آستانه اشرفیه
از چه سالی شروع به فعالیت هنری کردید؟
من از یک خانواده عمیقا هنری هستم، پدر من مربی تئاتر کانون پرورشی بود ولی عمو من عبدالرضا جلالی که تازگی فوت کرده کارشناس تئاتر کودک بوده و کتاب های زیادی داره و در بحث کودک نامداره که یکی از اساتید من بوده که باعث شده من از 6 سالگی به عنوان بازیگر وارد تئاتر بشم.
آیا شما فقط به زبان بومی و محلی کار میکنید؟
خیر، بسیار مشتاقم که از زبان گیلکی فاصله نگیرم و زبان گیلکی زبان وطنی منه.اما به عنوان بازیگر دوست دارم فرم های دیگه ای تجربه کنم و وقتی بهم گفتن زبان یزدی یا ترکی ضعف نیارم، حتی شده به اونجا سفر میرم و تجربه میکنم تا بتونم لهجه های مختلفی رو یاد بگیرم.
بازی کدام یک از بازیگران معروف را دوست دارید و یا از الگوی خاصی پیروی میکنید؟
من به زندگی صفر تا صدی نگاه نمیکنم که مثلا از کدوم برند خوشت میاد، هر چی خوشم بیاد میپوشم ، هر چی خوشم بیاد میخرم، اصلا این مدل نیستم که این بازیگر رو دوست دارم و تمام. نه! من بازیگر رو ممکنه در یک نقش دوست داشته باشم و در نقش دیگری دوست نداشته باشم.
اما در مجموع از بازیگرهای وطنی که بهشون علاقه دارم میتونم آقای علیرضا استادی رو نام ببرم و از بازیگرهای خارجی از جیم کری نام ببرم که بازیش رو خیلی دوست دارم.
چرا از بازیگری دور بودید؟
چون داشتم مینوشتم و روی یک فیلم کار میکردم که خیلی من رو درگیر خودش کرده بود و اینکه به خاطر کرونا دیگه از کار هنری دور شدم و خیلی دلم میخواست تئاتر کار کنم اما به خاطر محدودیت های کرونایی نشد.
هیچوقت خانواده مانع کارتان نشده؟
زیاد! البته نه خانواده دوم، پدر مادرم فقط مخالف بودن، چون هر پدر مادری دوست داره آینده شغلی و زندگی بچه خودش رو تامین ببینه و از اونجایی که تک پسرم خیلی تو چشم هستم و از طرفی مخالفتشون به خاطر این نبود که هنر رو دوست نداشتن، به خاطر آینده شغلی و مالی بود، که حالا متوجه میشم در این مورد درست میگفتن، هنر نمیتونه هزینه های زندگی رو تامین کنه.
معمولا در کارتان از چه چیزی عصبانی میشوید؟
تو مقام بازیگری از بیکاری و بی برنامه گی اعصابم خورد میشه، اینکه بیام سر صحنه و کار نکنم، احساس میکنم اون روز بیشتر کار کردم. در مقام کارگردانی هم از بی نظمی بدم میاد، گرچه نمیتونم بگم خودم آدم کاملا منظمی هستم اما تعهد کاری دارم و هر کاری میکنم که به کار آسیبی وارد نشه.
تا بحال از نتیجه هیچ کدام از کارهایتان ناراضی بوده اید؟
بگم نه دروغ گفتم، آره شده، ولی از من اسم نخواید! علتش هم پیرامون کار نیست، اگه از کاری ناراضی بودم به این دلیل بود که بعد اون کار احساس کردم من کم گذاشتم، من اشتباه کردم، یا من بد انتخاب کردم یا من بد پذیرفتم و تهش برگشته به خودم و به هیچ کسی ربطی نداشته.
چطور وارد سینما و تلویزیون شدید؟
اتفاقی (خنده) من عقبه خانوادگی هنری دارم، عموم بیش از همه تاثیرگذار بوده، بعد از اون خدا رحمت کنه استاد امیر فخر موسوی رو که پسرخاله پدرم بودن و بعد از اون فرهاد پورسعیدی، مسعود کهالی مقدم، محمود تابنده و در نهایت بنده بیش از حد تحت تاثیر استاد حسین پناهی هستم که سالها باهاش زندگی کردم و معاشرت نزدیک داشتم که متاسفانه جبر زمانه با فوت ناگهانیش از ما گرفت.
کدام کارتون رو بیشتر از همه دوست داشتید؟
من تقریبا بیش از 50 نمایش کارگردانی کردم، بیش از 70 نمایش بازی کردم، بالا 15 تا سینمایی بازی کردم، حداقل 10 سریال ملی بودم، 6 تا از کارهای خوب استانی شبکه باران بودم.
من یک فیلم کوتاه سیاه سفید هنری به اسم «بچه ها آشق میشوند» در سال 77 ساختم که تا سال 79 تدوینش طول کشید، اون فیلم باعث شد مسیر من در کارگردانی و بازیگری هموار شود.
در تئاتر اولین کاری که خودم مستقل کارگردانی کردم در سال 1376 بود که خیلی دوست دارم، که نوشته زنده یاد حسن حامد مشهدی بود.
در تلویزیون یک سریال داشتم به نام مردی که زیاد نمیدانست به نویسندگی فرهاد پاک سرشت و کارگردانی فریدون قدیمی که برای شبکه باران بود که نقش شاپور بود که مردم هنوز من رو با اون اسم صدا میکنن.
بهترین فیلم و سریالی که تو این سالها دیدین چی بود؟
تو سریال های خارجی Game of Thrones رو دوست داشتم و در داخلی ها شهرزاد یک رو دوست داشتم. تو فیلم ها هم یک فیلم دیدم به اسم مغز استخوان که بسیار عالی بود.
دوست دارید با چه کارگردان و بازیگرهایی همکاری داشته باشید؟
در مقام کارگردان هر کسی که کار خوب بسازه دوست دارم باهاش کار کنم، و البته بستگی به فیلمنامه و بازیگر مقابلت هم داره.
بین سینما تلویزیون و تئاتر کدومو بیشتر دوست دارید؟
یک زمانی تئاتر میگفتم، یه زمانی تلویزیون و یه زمانی سینما! واقعیت اینکه هیچ کدوم اینها از همدیگه جدا نیستن، یعنی اگر تو تئاتر بازیگر و کارگردان خوبی باشی به تلویزیون ورود میکنی و برعکس. اینها زنجیره هستن و تو در مقام یک بازیگر باید همه اینها رو در کنار همدیگه داشته باشی. ولی از همه بیشتر تئاتر رو دوست دارم.
در انتخاب کار چه چیزی برای شما ملاک و معیار است؟ فیلمنامه، بازیگران یا کارگردان؟
اول از همه فیلمنامه، که من رو به چالش میکشه، باید بدونم اصلا از من چی میخواد و قراره چه شخصیتی رو بازی کنم و بعد اینکه چه تیمی پشت این کار هستند مثل کارگردان و بعد پیرامون فیلم و خود کارگردان و نگاه کارگردان و کارگردانی
چقدر به طرح مشکلات اجتماعی مردم در سریال معتقدید؟ یعنی فکر نمیکنید نشان دادن آنها آزاردهنده است؟
تلوزیون خواستگاهش همینه، تلویزیون مال مردمه و باید در اون حرف مردم گفته بشه و حداقلش اینکه نشون بدیم ما هم باهاشون همزاد پنداری میکنیم، نمیتونیم مشکلات رو حل کنیم، ولی میتونیم بگیم باهاتون هم دردیم.
حرف آخر؟
اگر یک کسی در هر شغلی و در هر کاری تازه ظهور میکنه و میبینم که داره کارش رو درست انجام میده، اگر نمی خواهیم حمایتش کنیم حداقل سنگ جلو پاش نندازیم.پیروز و موفق باشید.